باز ده شب میشوم بارانی از غم های تو
باز اشک گریه کن ها پای ماتم های تو

این دهه درخانه اش مهمان زهرا میشویم
مادرت بانیست پایان محرمهای تو

زیر خیمه راه از بیراهه روشن میشود
رشته حبل المتین ماست پرچم های تو

از علاج دردهای من طبیبان عاجزند
چشم امیدم فقط مانده به مرهم های تو

از قدیمی ها شنیدم در میان روضه ها
مرده زنده میشده از برکت دم های تو

هرکسی روضه میاید پیشوازش میروی
جان نوکرها فدای خیر مقدم های تو

کشته مرده های روزی مسیحا میشوند
عالمی در حسرت عیسی بن مریم های تو

ارزش گریه به تو برگ امان محشر است
دلخوشیم آقا به این قدر مسلم های تو

فیضی از این گریه ها مقتل نویسان میبرند
شیخ جعفر شیخ عباس و مقرم های تو…

میشود فیض شهادت را نصیب من کنی؟
میشود من هم شوم از خیل آدم های تو؟

از سر نیزه ببین خیلی مزاحم میشوند
یک نفر دارد سر آزار محرم های تو

ای سر بی تن ببین خون بر دل سادات شد
آه بر اهل حرم خرما و نان خیرات شد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.