اشعار ولادت حضرت امام جواد علیه السلام –  پوریا باقری

 

حاتم از یک تارِ مویت خلق شد ، ابنُ الرّضا
کلِّ عالم ز آبرویت خلق شد ، ابنُ الرّضا
صد بهشت از عطر و بویت خلق شد ابنُ الرّضا
ماه ، از اکسیرِ رویت خلق شد ابنُ الرّضا

سائلِ کوی توأم ، آقا… "تَصَدَّقْ" بر گدا
تابِ گیسوی توأم ، آقا… "تَصَدَّقْ" بر گدا

قلبِ ما بابُ المجانین و کرامت از شما
راهِ تو بابُ المُراد و استقامت از گدا
شاهْ راهِ سائلان ، بابُ الجوادِ بنُ الرّضا
اسمِ اعظم ، نامِ تو باشد به درگاهِ خدا

ای علیِّ اکبرِ دوّم ، عزیزِ فاطمه
بَه چه شیرین ، بردنِ نامَت کنارِ علقمه

علقمه ، بابُ الحوائج ، نامِ تو غوغا کند
«یا جواد» و «یا جواد» ، عباس هم امضا کند
بعدِ یک کرب و بلا ، شوری به دل برپا کند
آخرش هم کاظمینِ تو گره را وا کند

میروم یک روز از کرب و بلا تا کاظمین
با شعارِ «یا جواد» و «یا لَثاراتَ الحسین»

دستِ خالی آمدم ، ای سفره دارِ محترم
از گدایانِ توأم ، ای سایه ات روی سَرَم
ای فدای چشم هایت هم پدر هم مادرم
حاجتم این است: یک شب ، پا برهنه ، در حَرَم

در حَرَم ، آرام ، یک گوشه ، من و ذکرِ «رضا»
روضه میخوانم برای غربتِ خونِ خدا
روضه ی مادر ، علی ، با دستِ بسته ، کوچه ها
یادی از قبرِ حسن ، در حسرتِ ایوانْ طلا

جان فدای قلبِ بی تابِ تو و بابای تو
غرق در داغِ علی و فاطمه ، دنیای تو

عرضِ خود را اینچنین میبندم و رَد میشوم
از غلامانِ توأم ، هر چند هم بد میشوم
از دعاهای شما ، راهیِ "مشهد" میشوم
میروم مشهد ، همانجا وقفِ مرقد میشوم

ای جوادِ بنُ الرّضا ، بابُ الجوادت محشر است
رفتن از بابُ الجواد ، از هر دَری شیرین تر است


***************


اشعار ولادت حضرت امام جواد علیه السلام –  محمد مبشری

هر چند زیبا دیده ام ، باز این دلم شیدا نشد
جز با خیال روی تو ، کنج دلم غوغا نشد

ای بحر جود و بخششو ، دلدادگی و دلبری
کو قطره ی سرگشته ای ، کز لطف تو دریا نشد

روح تعالی هستی و  ، ما را به بالا می کشی
در محضرت کو ذره ای، کز یمن تو والا نشد

از بس کرم داری تو ای ، روح کرم اوج سخا
هر سائلی سویت شده ، محتاج در دنیا نشد

صدها هزاران حاتم ، طایی به دنبال تواند
از بس کرامت داری و ، با تو کسی همتا نشد

با هر نگاه دلکشت ، عقده گشایی می کنی
در درگه ات آیا کسی ، عقده ز جانش وا نشد ؟

در کاظمین تو کسی ، آیا زیارت آمده
کز جود بی پایان تو ، در عشق بی پروا نشد


***************

اشعار ولادت حضرت امام جواد علیه السلام –  حسین ایمانی

تا دولب با مدح طفل این حرم وا می شود
آسمان با احترامش تا کمر … تا می شود
کودک این خانواده عالم آرا می شود
منجیِّ روز حساب هیاتیها می شود
قفل قلبم با کلید ذکر او  وا می شود

یا علی اصغر دوای درد دنیا می شود

یا علی اصغر دوای دردهای لاعلاج
ذکر شیعه در بلا و روزهای احتیاج
سرنوشتی کربلایی بهترین راه و سِراج
کار دل با نام او در عرش می یابد رواج
حرف عاشورا که شد معنا ندارد صرفِ باج

شیرخواره حیدری بر دست بابا می شود

فاتح قلب حسین ابن علی خون خداست
این پسر سرداری از فرماندهان کربلاست
برق چشم او بلای لشکر کفر و ریاست
شک ندارم در صدای گریه اش صوتی رساست
گریه نه…. اینها رَجزهای علیِّ نینواست

اشکهایش ذوالفقار دلبر ما می شود

ذوالفقار عصر عاشورا علیِّ ابن الحسین
جشن تو راهیست تا کرب و بلا و کاظمین
از نجف آید نــــوای فاتح بدر و حنین
سامرا می گوید از قنداقه ات با شور و شین
شهپــــر قنداقه یِ تو قوّت پیر خمین

بغض آقا در میان روضه ات  وا می شود

روضه خوان شیرخواره اشک مشک آب بود
مشک خشکی که امید مادری بی تاب بود
ساقی اش بی دست بود و دستگیری ناب بود
چشم امــِّید رباب و کودک بی خواب بود
لحظه های بی کسیِّ زینب و ارباب بود

علقمه گفتیم و دلها تنگ آقا می شود

چشم امِّید رباب و فاطمه دیدار توست
روضه تا اینجا رسیده بعد از اینَش کارتوست
یــــــا اباصالح بیا که آسمانها زار ِ توست
نغمه ی لبهای مظلومین فقط تکرار توست
خال رویــت هاشمیُّ و عالمی بیمار توست

عدل مولا روز موعود تو معنا می شود


***************


اشعار ولادت حضرت امام جواد علیه السلام –  محمد حسن بیات لو

اگرچه قافیه ی شعر دست و پا گیر است
و باز میکند امشب زبان به مدحت عشق
کسی که شعر خودش را نگفته میداند
که هست از برکات وجود و رحمت عشق
اگرچه قافیه ی شعر دست و پا گیر است
شروع میکند این بار هم به زحمت عشق
منی که مثل همیشه خراب و حیرانم
منی که گرم سرودن شدم به نیت عشق
کسی که آمدنش را خدا تبارک گفت
کسی که آمد و شد منتهای زینت عشق
ترنمات لبش آیه های کوثر بود
و داد خاتمه بر افترا و تهمت عشق
عجیب نیست که مولود بی نظیر رضا
شود برای همیشه امام عصمت عشق

سلام بر گل رویش بگو به قصد برات
نثار این پسر حضرت رضا `صلوات”

شکوه بی بدل لطف و مهر و جودی تو
و بانی همه ی خلقت و وجودی تو
گرفته دور و برت را هزار پروانه
چرا که خوبتر از عطر ناب عودی تو
تویی نتیجه ی نذر و توسلات پدر
و ربنای قنوت و دم سجودی تو
ادامه داشت برایش کنایه ی مردم
تو ای سلاله ی زهرا اگر نبودی”تو”
تو استجابت سبزی به دست های گدا
زلال جاری فیضی شبیه رودی تو
پس از امام حسن سفره های رنگینی
برای مردم بی دست و پا گشودی تو

تو دستگیر همه هستی ای خدای کرم
که هیچ چیز نمی خوای در ازای کرم

منم همیشه مرید درِ تو باب مراد
دوباره قرعه ی فالم به نام تو افتاد
ببخش اینهمه بد کرده ام به جان خودم
نگاه گرم و صمیمی تو به من رو داد
چه قدر حاجت ناگفته را روا کردی!
دم تو گرم و شود خانه ی دلت آباد
چرا هزار مرتبه شکر خدا که سائلم و
کرامت تو مرا در کنار تو جا داد
خلاصه این که منم خاکسار این درگاه
مزن به سینه ی من دست رد امام جواد

تمام آبروی من به زیر دین شماست
تمام آرزویم صحن کاظمین شماست


*******************


اشعار ولادت حضرت امام جواد علیه السلام –  محمد جواد پرچمی

نشسته‌ام بنویسم گدا نمی‌خواهی؟
میان خانه‌ی خود بینوا نمی‌خواهی؟
نشسته‌ام بنویسم کریم یعنی تو
کریم‌زاده تو حاجت روا نمی خواهی
شنیده‌ام که عطایت زبانزد همه است
نیازمند برای عطا نمی‌خواهی
به خاک تیره اگر بنگری طلا گردد
تو علم و معجزه و کیمیا نمی‌خواهی
قسم به روی شما خوب می‌شوم آقا
فقط بیا و نگو که مرا نمی‌خواهی
منم اسیر نگاه پر از عطوفت تو
من از نگاه تو خواندم شما نمی‌خواهی…
… که من جدا شوم از تو؛ وَ خوب دانستم
که می‌کنی ز محبّان خود هواخواهی

هرآنکه بسته به چشمت دخیل سیّدنا
نشسته روی پر جبرئیل سیّدنا

من آمدم که بگویم به تو سپاسم را
و جمع می‌کنم این بار من حواسم را
که تا دگر نبرم یأبنَ فاطمه هرگز
به غیر کوی شما دست التماسم را
برای آنکه بیایم به محضرت آقا
روا بُود که مرتّب کنم لباسم را
برای جلب نظر از شما بسوی خودم
من استفاده کنم عطر ناب یاسم را
میان آیِنه‌کاری چنان شدم تکثیر
هزار مرتبه دیدم من انعکاسم را
به غیر نان شما که نخورده ام هرگز
ببین زبان و دهان نمک‌شناسم را
میان دغدغه ها عطر عاشقی آید
فرو نشاند در این دل غم و هراسم را

دلم کنار شما خانه در فلک دارد
جواد فاطمه نامت عجب نمک دارد

برای ذات خداوند امتدادی تو
دوباره نور خدا را به سینه دادی تو
زمینِ مُرده‌ی مردم دوباره احیا شد
از آن زمان که بر این خاک پا نهادی تو
تجلّی نبی و حیدر و حسین هستی
که با تهاجم هر فتنه در جهادی تو
تو از مریضی هر شیعه غصّه می‌خوردی
ز شادمانی دلهای شیعه شادی تو
تمام جود خدا را اگر کنم تفسیر
رسم دوباره به نامت ز بس جوادی تو

نثار روی تو خواندم وَ أن یَکادم را
به عالمی ندهم ذکر یا جوادم را

به پیش نام شما پا شدم خدا را شکر
دوباره مست تولّا شدم خدا را شکر
من از ولایت ‌تو آبرو گرفتم پس
کنار نام تو آقا شدم خدا را شکر
از آن قدیم که مهر تو در دلم افتاد
مقیم عالم بالا شدم خدا را شکر
تو در نهایت اکرام و من تُهیدستم
مقابل تو تمنّا شدم خدا را شکر
هزار مرتبه مُردم ز دیدن رویت
هزار مرتبه احیا شدم خدا را شکر
تو در کرانه‌ی یا ربّنای من هستی
من از دعای تو دریا شدم خدا را شکر
من از علاقه و عشقت به مادرت زهرا
مُحبّ حضرت زهرا شدم خدا را شکر

هزار غبطه به پای نگات می‌ریزم
تمام همر خودم را به پات می‌ریزم

من از نگاه مدامت دوام می‌گیرم
ولایت از سخنان امام می‌گیرم
به خاک میکده من سر فرود آوردم
فقط ز دست کریم تو جام می‌گیرم
من آنقَدَر به شما می دهم سلام آقا
که آخر از تو عَلَیکَ السّلام می‌گیرم
اگرچه بال و پرم زخمی از زمانه شده
من از دوای شما التیام میگیرم
کبوترم که شدم جلد گنبد زرّین
فقط پر از سر این برج و بام می‌گیرم
به سنگ‌فرش حریم تو می‌کشم دستم
تبرُّکاً در بیت الحرام می‌گیرم
تو رتبه ای بده تا خاک پایتان باشم
چه خوب پیش شما من مقام می‌گیرم

غلام هیچکسی جز شما نخواهم شد
گدای کس به جز إبن الرّضا نخواهم شد

تو آمدی که شوی قبله‌گاه مردم ما
تو آمدی شده دلشاد امام هشتم ما
تو آمدی که رود غم ز سینه ها دیگر
و تا همیشه بماند به لب تبسّم ما
تو آمدی که به مردم نشان دهی حق را
فقط صفا بنویسی بر این تلاطم ما
من و دلم به تو سوگند عاشقت هستیم
محبّت تو بُود باعث تفاهم ما
تو آمدی که شوی با گدات همسفره
که نان جو بخوری جای نان گندم ما
کنار حضرت معصومه یادتان کردم
چه وقت بهر زیارت تو می‌روی قمِ ما؟

دلم دوباره به یادت به شور و شین آمد
به سر هوای پریدن به کاظمین آمد

امیر هر دو سرا یا جواد ادرکنی
نظر نما به گدا یا جواد ادرکنی
به حقّ مادرتان فاطمه قسم آقا
بخر مرا ز وفا یا جواد ادرکنی
خدای جودی و جود خدای منّانی
به سائلت کن عطا‌ یا جواد ادرکنی
طواف کوی تو برتر بُود ز بیت‌الله
قسم به سعی و صفا‌‌ یا جواد ادرکنی
رود به سوی بهشت خدا هر آنکس که
تو را نموده صدا یا جواد ادرکنی
فقط ز راه ولای تو یا ولیَّ الله
روم بسوی خدا یا جواد ادرکنی
نشسته‌ام که بگیرم برات رفتن خود
به شهر کرب و بلا یا جواد ادرکنی

تویی تو زاده‌ی شمسُ الشّموس یا مولا
علیّ اکبر سلطان طوس یا مولا

نشسته مرد غریبی کنار گهواره
کنار گریه‌ی بی اختیار گهواره
رضا نشسته بخواند نوای لالایی
برای کودک زیبا عُذار گهواره
چقدر شب به سحر درد و دل کند با این
گلی که شد همه باغ و بهار گهواره
چقدر طعنه شنیده ز دیر آمدنت
چقدر سخت گذشت انتظار گهواره
دوباره صحبت گهواره و نوای لالایی
دوباره مرثیه‌ی شیرخوار گهواره
میان هُرم عطش مادری صدا می‌زد
بخواب کودک دل بیقرار گهواره
امان ز اشک رباب و غم علی اصغر
چه بد شد عاقبت آن روزگار گهواره

نشد که لب بزند کودکش به آب ای وای
نشد که قد بکشد کودک رباب ای وای


*****************

اشعار ولادت حضرت امام جواد علیه السلام –  مهدی رحیمی (زمستان)

همین که حاصل یک عمر لبخند رضا هستی
محمد هم که باشی باز دلبند رضا هستی

میان بهترین هایی چه تفضیلی از این برتر
که بابای علی هستی و فرزند رضا هستی

به مشهد که به جای خود دلم در کاظمینت هم
بگوید یا رضا از بس همانند رضا هستی

قسم خوردن به نامت می دهد حاجت به قدری که
به محشر هم گمانم ذکر سربند رضا هستی

خدا می خواست تا معنای بخشیدن عیان گردد
جواد آمد که این معنا برای ما روان گردد

رضا که صاحب فرزند میشد آخرش ، اما ؛
خدا می خواست تا این فیض ، سهم خیزران گردد

پسر گشتن از این سو و امام شیعه از آن سو
جواد آمد که این گردد جواد آمد که آن گردد

حکایت ها فراوان است از هر لحظه ی این طفل
چنان که صد گلستان ضرب در صد بوستان گردد

علی هر چند فرزند محمد بود ، این دفعه
محمد از علی آمد که فخر شیعیان گردد

دراین وادی اگر سودی ست با درویش خرسند است
تجارت جز درِ این خانه سودش هم زیان گردد

پدر با داغ فرزندش ، پدر با داغ دلبندش
ولی اینجا پسر با داغ بابا امتحان گردد

شب میلاد فرزندش همین که تشنه لب باشد
گمانم "خیزران" هم اشک ریز خیزران گردد


******************


اشعار ولادت حضرت امام جواد علیه السلام –  محمد مبشری

تو هستی جلوه ای از حق تبارک
که نامت گشته بر قلب همه حک
فرشته ها همه گویند بر لب
جواد ابن الرضا عیدت مبارک

?

بر حاجت دل باب مراد آمده است
دلدار و نگار خوش نهاد آمده است
جبریل بیا ز آسمان ها به زمین
گل ریز که حضرت جواد آمده است

?

مبارک باد این میلاد خرسند
مبارک بر پدر این گونه فرزند
ز بعد سال ها با این ولادت
به لب های رضا بنشسته لبخند

?

ببار ای بارش رحمت برایم
ببین چشم انتظار ابرهایم
پس از عمری دعا و سوز بابا
خدا داده تو را ای مقتدایم

?

گذشته سال ها از عمر دلبر
عدو باب تو را می خوانده ابتر
چهل سال است و اندی که گذشته
چه خوش جاری شدی مانند کوثر


******************


اشعار ولادت حضرت امام جواد علیه السلام –  محمد مبشری

هر چند زیبا دیده ام ، باز این دلم شیدا نشد
جز با خیال روی تو ، کنج دلم غوغا نشد

ای بحر جود و بخششو ، دلدادگی و دلبری
کو قطره ی سرگشته ای ، کز لطف تو دریا نشد

روح تعالی هستی و  ، ما را به بالا می کشی
در محضرت کو ذره ای، کز یمن تو والا نشد

از بس کرم داری تو ای ، روح کرم اوج سخا
هر سائلی سویت شده ، محتاج در دنیا نشد

صدها هزاران حاتم ، طایی به دنبال تواند
از بس کرامت داری و ، با تو کسی همتا نشد

با هر نگاه دلکشت ، عقده گشایی می کنی
در درگه ات آیا کسی ، عقده ز جانش وا نشد ؟

در کاظمین تو کسی ، آیا زیارت آمده
کز جود بی پایان تو ، در عشق بی پروا نشد


******************

برای ارتباط با ما در کانال تلگرام   اینجا  کلیک بفرمایید

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.