رباعی ولادت امام حسن مجتبی
رباعی ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام – حمیدرضاگلرخی
در ماهِ خدا نور ولا آمده است
خنده به لب آل عبا آمده است
بر حیدر و زهرا و محمّد صلوات
میلادِ امام مجتبی آمده است
***
میلاد همایونی دلبر شده است
هنگامه ی شادی مُکرّر شده است
آمد حسن و چشمِ محمّد روشن
حیدر پدر و فاطمه مادر شده است
***
در نیمه ی ماه ، ماهِ تمام آمده است
عطرِ نفسِ گل به مشام آمده است
در خانه ی زهرا و امیر مومنان
اوّل پسر و دوّم امام آمده است
***
در نیمه ی ماهِ با صفای رمضان
ماهِ علی و فاطمه گردیده عیان
با یک نظرِ « لُولُوء مرجان » تو بخوان
آیاتِ « مَرَجَ البحرینِ یلتقیان »
***************
رباعی ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام – شاعرناشناس
زیبا گل باغ سرمدی می آید
مرآت جمال احمدی می آید
شادند تمام خلق عالم زیرا
یک دسته گل محمدی می آید
***
آلاله تمام بدنش را بوسید
آئینه نگاه کردنش را بوسید
لبخند علی و فاطمه دیدن داشت
وقتی که پیمبر حسنش را بوسید
***
امشب که ستاره علی پیدا شد
تابید و فروغ دیده زهرا شد
باب دگری باز شد از باغ بهشت
تا چشم حسن به روی زهرا وا شد
***
تبریک که سبط مصطفی می آید
زیبا گل باغ مرتضی می آید
ای اهل ولا کریم آل طاها
یعنی که امام مجتبی می آید
***
اوصاف حسن به هر زبان باید گفت
مدحش به عیان و به نهان باید گفت
میلاد امام مجتبی را امشب
تبریک به صاحب الزمان باید گفت
***
ما شیعه یِ آلِ مرتضا میباشیم
از خاک بقیع و کربلا میباشیم
یک عمر اگر حسین حسین میگوئیم
مدیون امام مجتبا میباشیم
************
رباعی ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام – محمودژولیده
دلدار سرای فاطمه می آید
ممدوح خدای فاطمه می آید
هر کس که ثنای حسنش را گوید
مرضیِ رضای فاطمه می آید
***
خاتون جنان پسر به دنیا آورد
خورشید حرم قمر به دنیا آورد
هرکس حسنی است با علی می گوید
زهرای نبی جگر به دنیا آورد
***
این مژده ز عرش کبریا می آید
گویند امام مجتبی می آید
هر لقمه ز احسانِ حسن روزی شد
از خوان علی مرتضی می آید
**************
رباعی ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام – یوسف رحیمی
امشب که فرشتگان سخن می گویند
گویا سخن از زبان من می گویند
ذکر لبشان شنیدنی تر شده است
در ارض و سما حسن حسن می گویند
***
خاک قدمش شمیم جنت دارد
در هر نفسش عطر اجابت دارد
اعجاز محمدی ست در چشمانش
از بس که به جد خود شباهت دارد
***
ای زمزمه صبح و نسیم ادرکنی
آئینه رحمان و رحیم ادرکنی
ای در کرم و سخاوت و آقایی
بی خاتمه ، ایها الکریم ادرکنی
***
مانند علی لحن فصیحی داری
در چهره خود نور ملیحی داری
آقا حرم الله شده دلهامان
در هر دل بی تاب ضریحی داری
***************
رباعی ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام – حمیدرضا نوری
خود را چو پرنده، ساده دیدم آقا
بر خاک تو سر نهاده دیدم آقا
سوی حرمت بال گشایم زیرا
خوان کرمت، گشاده دیدم آقا
************
رباعی ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام – شاعرناشناس
ماهی که خصال نیک، بی حد دارد
نوری به رُخش، چو نور احمد دارد
فرزند علی و فاطمه، سبط نبی
نامش حسن و خُلق محمد دارد
***
امشب به جهان جلوه سرمد آمد
آیینه حُسن روی احمد آمد
یعنی که حسن فخر علی و زهرا
احیا گر آیــین محمد آمد
***
ابر کرم خدا ببارد امشب
نومید کسی را نگذارد امشب
شکرانه زاد روز میلاد حسن
زهرا به بقیع جــشن دارد امشب
***
چون نور جمال مجتبی پیدا شد
بر روی جهان دری ز رحمت وا شد
شد کاخ علی منور از چهره او
مسرور دل محمد و زهرا شد
***
امشب ز سماء نور خدا می آید
سر منشأ احسان و عطا می آید
در دهر، تمام شیعیان مسرورند
زیرا که امام مجتبی می آید
***************
رباعی ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام – سیدمحسن احمدزاده
ای تو با قلبم صمیمی یا حسن
تو کریم بن کریمی یا حسن
داری از زهرا نشان یا مجتبی
مهربانی دل رحیمی یا حسن
**
صاحب رزقی و جودت بی کران
ریزه خوار سفره ات هر انس و جان
آن قدر بخشنده ای محبوب من
بر سر خوان تو حاتم میهمان
**
از می کوثر چو آبم می دهی
بر خم زلفت چو تابم می دهی
آن قدر خوبی که هر چه بد کنم
با کریمی تو جوابم می دهی
**
تا خدا پرداخت جسم و جان و تن
پر نمودم از غم و رنج و محن
روی قلبم از ازل حک کرد او
هست این مخلوق مجنون الحسن
**
بی کس شهر پیمبر یا حسن
غربت تو هم چو حیدر یا حسن
من چه گویم شرح دردت ای غریب
ای عصای دست مادر یا حسن
**
گریه کردن کار هر روز و شبت
آمده از گریه ها جان بر لبت
من نمی گویم که در کوچه چه شد
آن قدر گویم کمان شد زینبت
**
در میان کوچه دشمن راه بست
حرمت صدیقه زهرا شکست
آن قدر بر جسم و جانش لطمه زد
بی تأمل مادرت از پا نشست
**
خیره مانده چشم هایت سوی در
داغ آن کوچه هنوزت بر جگر
تا زمانی که به دنیا زیستی
دیگر از آن کوچه ننمودی گذر
1 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید
سلام علیکم
اشعار بسیار عالی بود
از زحمات شما جهانی سپاس