ولادت امام حسین

 

زندگینامه امام حسین علیه السلام ازبدو ولادت امام حسین

الف: پدر و مادر امام حسین (ع)

مادر : وی آن نهال پاک است از سیده نساء العالمین فاطمه زهرا علیها السلام که خداوند اورا به فضل خویش طاهر گردانید و او را قرار داد تا از ضلالت، هدایت کند و از تفرقه، به جمع باز آورد… او فاطمه زهراست که اخگری از روح پدر و فیضی از نور او دارد و شعاعهایی از هدایتش که وی محل عنایت و توجه او بود و با هاله ای از بزرگداشت و تقدیر دربرش گرفت و دوستیش را بر مسلمین فرض کرد تا جزئی از عقیده و دینشان باشد در حالی که فضیلت و جایگاه عظیمش را در اسلام گسترده ساخت تا الگویی برای زنان امتش باشد.
پیامبر صلی الله علیه و آله ارزشها و سجایایش را در نشستهای عمومی و خصوصی و بر روی منبرش، مورد تکریم قرار داد تا مسلمین آن را حفظ کنند و در گفته هایی که راویان اسلام بر آن اجماع دارند، فرمود:
۱ – «خداوند برای خشم تو خشمگین می شود و برای رضای تو خشنودمی گردد…» (۱) .
۲ – «همانا فاطمه پاره تن من است، مرا می آزارد آنچه وی را بیازارد و مرا به زحمت می اندازد، آنچه وی را به زحمت اندازد…» (۲) .
۳ – «فاطمه، سرور زنان جهانیان است…» (۳) .
و دیگر اخباری از نشانه های شخصیت حضرت زهرا علیها السلام سخن گفته که وی سرمشق اسلام و نمونه والا برای زنان این امت است که راه را برای آنها روشن می سازد، در حسن رفتار و عفت و به دنیا آوردن نسلهایی مهذب… و چه عظیم است برکت وی و چه پرفایده است برای اسلام و در عظمت شأن وی، این کافی است که «دولت عظیم فاطمیه» از نام وی نامیده شده و نیز «جامع الأزهر» از نام او مشتق شده است (۴) و برای عظمت دولت فاطمی این بس که با نام زهرا تبرک شده باشد.

به هر حال، رسول اکرم صلی الله علیه و آله از غیب خبر یافت که بضعه طاهره اش همان است که ثمره پاک از ائمه اهل بیت علیهم السلام جانشینان پیامبر، داعیان حق در زمین، آنان که سنگینی بار رسالت را تحمل خواهند کرد و در راه اصلاح اجتماعی از هر کوشش و سختی رنج خواهند برد، از وی جدا خواهند شد و لذا پیامبر به وی توجهی مبذول داشت و ذرّیه اش را مورد توجه و عنایت قرار داد.

پدر :
وی ثمره علی، پیشوای حق و عدالت در زمین، برادر پیامبر صلی الله علیه و آله و دروازه علم آن حضرت است، کسی که نسبت به وی به منزله هارون از موسی بود و نخستین کسی که به خدا ایمان آورد و پیامبرش را تصدیق کرد. سنگینی بار جهاد مقدس را از نخستین فجر دعوت اسلامی بر دوش گرفت و در مواضع هولناک فرورفت و با نیروهای شرک و الحاد، درگیر نبردی هراس انگیز و تنگاتنگ شد تا اینکه این دین، پای گرفت با ساعدی قوی از جهاد و کوششهایش، خداوند وی را به هر مکرمتی گرامی داشت و به هر فضیلتی مخصوص گردانید، وی پدر ائمه طاهرین است که سرچشمه های حکمت و نور را در زمین منفجر ساختند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منابع :

(۱) مستدرک صحیحین ۱۵۴:۳٫ تهذیب التهذیب ۴۴۱:۱۲٫ کنز العمال ۶۷۴:۱۳ و ۱۱۱:۱۲٫ اسد الغابه ۵۲۲:۵٫ میزان الاعتدال ۵۳۵:۱٫ ذخائر العقبی، ص۳۹٫
(۲) ترمذی، صحیح ۶۵۶:۵٫ احمد بن حنبل، مسند ۵۷۱:۴ و در صحیح ترمذی است که آن حضرت صلی الله علیه و آله فرمود: «اما دخترم – یعنی فاطمه – پاره تن من است، مرا می رنجاند آنچه او را برنجاند و مرا می آزارد آنچه وی را بیازارد». و در کنز العمال ۱۱۱:۱۲ فرمود: «اما فاطمه، شاخه ای از من می باشد، مرا شادمان می کند هرچه وی را شاد سازد و به خشم می آورد مرا آنچه او را خشمگین نماید».
(۳) اسد الغابه ۵۲۲:۵ و در مسند احمد بن حنبل ۱۱۲:۶ فرمود: «فاطمه سرور زنان این امت است یا زنان جهانیان». و در صحیح بخاری در کتاب بدء الخلق آمده: «آیا راضی نیستی که سرور زنان اهل بهشت یا زنان عالمیان باشی؟».
(۴) نساء لهن فی التاریخ الاسلامی نصیب، ص۴۸٫

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ب: قبل از ولادت امام حسین (ع) و تعبیر یک خواب

نوزاد نخست
درخت نبوت و شجره امامت، ذرّیّه طاهره ای را چون شاخه هایی از خود جدا کرد که امتداد رسالت پس از حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله می باشد. نخستین نوزاد، ابو محمد زکی بود که جان پیامبر صلی الله علیه و آله از شادی وی لبریز شد، پس توجه به وی را آغاز کرد و او را با نمونه ها و کرامتهای نفسانیش تغذیه می کرد، کرامتهایی که بازتابش سراسر جهان را در برگرفته است. (۱) .
تنها روزهای اندکی که بعضی مورخان آنهارا ۵۲ روز (۲) نوشته اند، سپری شد، سیده زنان، حمل جدیدی را داشت که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و دیگر مسلمانان بابی صبری منتظر بودند در حالی که همه امیدوار و آرزومند بودند که خداوند آن ستاره را با ستاره ای دیگر همراه سازد تا آسمان امت اسلامی را روشن سازند و امتدادی برای حیات رهایی بخش عظیم باشند.

رؤیای ام الفضل
سیده ام الفضل دختر حارث (۳) ، رؤیای عجیبی را دید که تعبیر آن را متوجه نشد. پس به سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله شتافت و به آن حضرت گفت: «من خواب آشفته ای دیدم که قطعه ای از بدن تو افتاد و در دامن من قرار داده شد».
پیامبر صلی الله علیه و آله هراس وی را بر طرف ساخت و او را مژده خیر داد و فرمود:«خیر دیده ای! ان شاء اللَّه، فاطمه پسری به دنیا می آورد و در دامن تو قرار می گیرد…».روزها به سرعت گذشت و فاطمه سرور زنان، حسین را به دنیا آورد و او در دامن ام الفضل بود به همان گونه که پیامبر صلی الله علیه و آله خبر داده بود (۴) .
پیامبر صلی الله علیه و آله در انتظار طلوع ستاره مولود جدید باقی ماند که زندگی پاره تنش به او درخشان شود، او عزیزترین با قیماندگان نزد وی از پسران دخترانش بود.

مولود مبارک
سرور زنان عالمیان، نوزاد بزرگوارش را به دنیا آورد که هیچ بانویی از دختران حوّا، نه در عصر نبوت و نه بعد از آن همانند او را نزاییده بود که برکتی عظیم تر و سودی بیشتر از او برای انسانیت داشته باشد. پس پاکتر، طاهرتر و درخشانتر از او نبوده است.دنیا به وی درخشان شد و انسانیت در همه نسلهایش به وی خوشبخت گردید. مسلمین به او مفتخر شدند و یاد این مناسبت را گرامی داشتند و هر سال به آن مفتخر و سرافراز گشتند.
وزارت اوقاف مصر در مسجد حسینی، به همین مناسبت جشنی رسمی برپا می کند و این مناسبت عظیم را گرامی می دارد همچنانکه در بیشتر مناطق جهان اسلام، مراسمی برپا می گردد.در آفاق یثرب، بازتاب این خبر شادی بخش، پیچید. امهات مؤمنین و دیگر بانوان از زنان مسلمان به خانه سرور زنان شتافتند و اورا بخاطر فرزند جدیدش تبریک گفتند و با وی در سرور و شادیهایش مشارکت نمودند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منابع:

(۱) شرح مفصلی در مورد ولادت امام پاک ابو محمد علیه السلام در کتاب خودمان زندگانی امام حسن‏ علیه السلام ۵۶ – ۴۹: ۱ بیان نموده ایم.
(۲) ابن قتیبه، المعارف، ص۱۵۸٫

(۳) ام الفضل»: لبابه کبری همسر عباس بن عبدالمطلب، نخستین بانویی است که بعد از حضرت خدیجه بنت خویلد در مکه مسلمان شد. وی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله جایگاهی داشت و آن حضرت به دیدنش می رفت و در خانه اش استراحت قیلوله می نمود. احادیث فراوانی را از آن حضرت روایت کرده است. وی برای عباس، فضل، عبداللَّه، عبیداللَّه، قثم، عبدالرحمان و ام حبیب را به دنیا آورد.
«عبداللَّه بن یزید هلالی» در باره او گفته:
ما ولدت نجیبه من فحل
بجبل نعلمه أو سهل
کسته من بطن أم الفضل
أکرم بها من کهله و کهل
عم النبی المصطفی ذی الفضل
وخاتم الرسل و خیر الرسل
«هیچ بانویی از هیچ مردی در کوه و یا در دشت که ما می شناسیم، به دنیا نیاورد».
«همچون شش فرزندی که از شکم ام فضل بودند، او را گرامی بدار و شویش را».
«که عموی پیامبر مصطفی دارنده فضل و خاتم پیامبران و بهترین رسولان بود».
شرح حال وی در هریک از کتابهای طبقات کبری ۲۷۸:۸، الاصابه ۴۶۴:۴ و الاستیعاب آمده است.
(۴) مستدرک صحیحین ۱۷۶:۳٫و در مسند فردوسی،ام الفضل گفت: «دیدم که گویی اندامی از رسول خدا صلی الله علیه و آله در خانه ام بود، پس از آن دلتنگ شدم و نزد آن حضرت رفتم و موضوع را به وی گفتم.
حضرت فرمود: آری، همان است. پس فاطمه حسین را به دنیا آورد، پس اورا شیر دادم تا از شیر گرفته شد».
و در تاریخ الخمیس ۴۱۸:۱ آمده است که این خواب پیش از تولد امام حسن علیه السلام بوده است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ج: اندوه و گریستن پیامبر بعد از ولادت امام حسین (ع)

هنگامی که مژده تولد سبط پیامبر اکرم به آن حضرت داده شد، بلا فاصله به خانه بضعه اش فاطمه علیها السلام شتافت، در حالی که قدمهایش را سنگین بر می داشت و غم و اندوه بر او چیره گشته بود، پس با صدایی گرفته و اندوهناک صدا زد: «ای اسما! پسرم را نزد من بیاور».
اسما، وی را به آن حضرت داد. پیامبر اورا در آغوش گرفت و بسیار بر او بوسه زد، در حالی که گریه را سر داده بود. اسما پریشان شد و گفت: «پدر و مادرم فدای تو باد از چه رو می گریی؟!».پیامبر صلی الله علیه و آله در حالی که چشمانش از اشک پر بود، به وی پاسخ داد: «بخاطر این پسرم می گریم».
حیرت و سرگردانی بر او دست یافته بود و معنای این پدیده و موضوع آن را درک نمی کرد. پس به سخن آمد و گفت: «او هم اکنون به دنیا آمده است».
پیامبر با صدایی از غم و اندوه، بریده به وی پاسخ داد و فرمود: «گروه جفاکار بعد از من او را می کشند، خداوند شفاعتم را از آنان دور سازد…».
سپس با اندوه برخاست و اسما را محرمانه گفت: «به فاطمه خبر مده چرا که وی تازه فارغ شده است…» (۱) .
پیامبر صلی الله علیه و آله غرق در اندوه و غم، از خانه بیرون رفت؛ زیرا او از غیب خبر یافته بود چه مصیبتها و بلاهایی که هر موجود زنده ای را سراسیمه می سازد، بر این فرزندش خواهد گذشت.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منبع:

(۱)    مسند امام زید، ص ۴۶۸ و در امالی صدوق، ص۱۹۹ آمده است که پیامبر صلی الله علیه و آله حسین را بعد از تولدش گرفت و سپس در حالی که می گریست، وی را به صفیه دختر عبدالمطلب سپرد و گفت: «خداوند لعنت کند قومی را که کشنده تو باشند و این را سه بار فرمود». صفیه گفت: پدر و مادرم فدایت باد! چه کسی اورا می کشد؟ فرمود: «گروه جفا کار از بنی امیه».

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

د:  سال ولادت امام حسین (ع)

سبط پیامبر صلی الله علیه و آله در سال چهارم هجری (۱) ، چشم به دنیای وجود گشود. و گفته شده که در سال سوم بوده (۲) و راویان در مورد ماه ولادت آن حضرت، اختلاف دارند و اغلب بر آنند که در ماه شعبان و در روز پنجم از آن می باشد (۳) و بعضی از آنان روز ولادت را معین نکرده اند بلکه گفته اند چند شبی از شعبان گذشته، به دنیا آمد (۴) و بعضی از مورخان این موضوع را نادیده گرفته و به گفتن اینکه در شعبان به دنیا آمده اکتفا نموده اند (۵) و بعضی از بزرگان بر این باورند که آن حضرت در آخر ربیع الاول ولادت یافته و این بر خلاف مشهوراست پس توجهی به آن نمی شود (۶) .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منبع:
(۱) ابن عساکر، ترجمه امام الحسین علیه السلام ص ۳۸٫ تهذیب الاسماء ۱۶۳:۱٫ مقاتل الطالبیین، ص۸۴٫ مقریزی، خطط ۲۸۵:۲٫ بستانی، دائره المعارف ۴۸:۷٫ جوهره الکلام فی مدح الساده الاعلام، ص۱۱۶٫ الافاده فی تاریخ الأئمه الساده از یحی بن الحسین (متوفی ۴۲۴ ه) از کتابهای کپی شده کتابخانه امام حکیم. الذریّه الطاهره از کتابهای خطی کتابخانه عمومی حضرت امیر المؤمنین علیه السلام. مجمع الزوائد ۱۹۴:۹٫ اسد الغابه ۱۸:۲٫ الارشاد، ص۱۹۸٫
(۲) اصول کافی ۴۶۳:۱٫ مقریزی، خطط ۲۸۵:۲٫ الاستیعاب (چاپ شده در حاشیه الاصابه) ۳۹۲:۱٫
(۳) طبرانی،المعجم الکبیر از مخطوطات کتابخانه حضرت امیر المؤمنین علیه السلام. تحفه الازهار و زلال الانهار از مخطوطات کتابخانه عمومی امام کاشف الغطاء. مقریزی، خطط ۲۸۵:۲٫
(۴) امتاع الاسماع،ص۱۸۷٫ اسد الغابه ۱۸:۲ الذریه الطاهره، ص۱۰۱٫
(۵) فتح الباری فی باب مناقب ‏الحسن و الحسین ‏علیه السلام ۷۵:۷٫
(۶) المقنعه، ص۴۶۷٫ التهذیب ۴۱:۶٫ الدروس۸:۲٫

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ه: مراسم میلاد امام حسین (ع)

پیامبر صلی الله علیه و آله شخصاً بیشتر مراسم شرعی تولد مولود مبارکش را به جای آورد و این اعمال را انجام داد:

اذان و اقامه
پیامبر صلی الله علیه و آله مولود بزرگوارش را در آغوش گرفت و در گوش راستش اذان گفت و در گوش چپ او اقامه راخواند (۱) و در خبر آمده است که: «این عمل، نگهدارنده نوزاد از شیطان رجیم است» (۲) .نخستین صدایی که به گوش حسین علیه السلام رسید، صدای جدش حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله بود؛ نخستین کسی است که به سوی خدا روی آورد و مردم را به طرف او خواند و سرود آن صدا: «اللَّه أکبر لا إله إلّا اللَّه…» بود.
پیامبر صلی الله علیه و آله این کلمات را که جوهر ایمان و واقعیت اسلام را در بردارد، در جان فرزند نوزادش کاشت و او را به آنها تغذیه نمود و آنها از عناصر و ارکان وجودیش گردید و در همه مراحل زندگیش، شیفته آنها شد، پس به سوی میدانهای جهاد شتافت و همه چیز را فدا کرد تا این کلمات در زمین، بلندی یابد و نیروهای خیر و صلح، حاکم شود و نشانه های ارتداد جاهلی – که برای خاموشی نور خدا کوشا بود – درهم کوبیده و نابود شود.

نامگذاری
پیامبر صلی الله علیه و آله او را «حسین» نامید همان گونه که برادرش را «حسن» نام نهاد (۳) و مورخان می گویند که عرب در جاهلیتش این دو نام را نمی شناختند تا فرزندان خودرا به آنها بنامند بلکه پیامبر صلی الله علیه و آله آنان را به وحیی از آسمان به این نامها نامگذاری فرمود (۴) .
و این نام شریف، اسم عَلَمی شد برای آن ذات عظیمی که آگاهی و ایمان را در زمین منفجر ساخت و یاد آن، همه زبانهای جهان را دربرگرفت و مردم شیفته آن شدند تا آنجا که نزد آنان شعار مقدسی برای همه نمونه های والا شد و شعاری برای هر فداکاری که بر اساس حق و عدل باشد.

اقوالی دور از واقع
بعضی از منابع تاریخ و اخبار، به صورتهایی گوناگون، مطالبی را در مورد نامگذاری حضرت حسین علیه السلام آورده اند که خالی از تکلّف و ادّعا نمی باشند و آنها عبارتند از:
۱ – آنچه هانی بن هانی از علی علیه السلام روایت کرده که گفت: هنگامی که حسن به دنیا آمد، رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و فرمود: پسرم را چه نام نهاده اید؟ گفتم: اورا «حرب» نامیده ام. فرمود: بلکه او «حسن» است. و هنگامی که حسین متولد شد، فرمود: پسرم را چه نامیده اید؟ گفتم: او را «حرب» نامیده ام. فرمود: بلکه او «حسین» است و هنگامی که سومی به دنیا آمد، پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و فرمود: پسرم را چه نامیده اید؟ گفتم: «حرب». فرمود: بلکه او «محسن» است (۵) .
به نظر ما این روایت صحت ندارد؛ زیرا:
الف – سیرت اهل بیت علیهم السلام بر التزام دقیق به اسلام و عدم دور شدن از هیچیک از احکام آن استوار است و اسلام از نامیدن فرزندان به نامهای جاهلی که نشانه عقب ماندگی و انحطاط فکری می باشد، کراهت دارد. افزون بر این، این نام (حرب) اسم علمی است برای جدّ خاندان اموی که نماینده نیروهای کینه توز و ستمکار بر ضد اسلام می باشد، پس امام چگونه فرزندانش را به آن می نامیده است؟!
ب – اعراض پیامبر صلی الله علیه و آله از نامگذاری سبط اولش به آن نام، موجب می شد که امام را از نامگذاری بقیه پسرانش به آن، باز دارد.
ج – «محسن» به اتفاق مورخان در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه و آله به دنیا نیامد، بلکه اندکی پس از وفات آن حضرت متولد شد و این امر مؤکد می سازد که روایت مذکور، ادعایی بیش نیست و صحت ندارد.
۲ – «احمد بن حنبل» به سندش از امام علی علیه السلام روایت کرده گفت: هنگامی که حسن برایم متولد شد، وی را به نام عمویم «حمزه» نامیدم و وقتی که حسین به دنیا آمد، اورا به نام برادرم «جعفر» نام گذاشتم. پس رسول خدا صلی الله علیه و آله مرا فراخواند و فرمود: «خداوند مرا دستور داده تا نام این دو را تغییر دهم، پس آن دو را حسن و حسین نامگذاری کن» (۶) .
این روایت نیز در ضعف، همچون روایت قبلی است؛ زیرا نامگذاری سبطین به این دو نام، بر حسب مشهور، اندکی پس از تولدشان صورت گرفت و هیچ کس به آنچه احمد روایت کرده، نظر نداده است.
۳ – طبرانی به سندش از امام علی علیه السلام روایت کرده که فرموده است: «هنگامی که حسین به دنیا آمد، وی را به نام برادرم جعفر نامیدم، پس رسول خدا مرا فراخواند و به من دستور داد تا اورا حسین نام گذارم» (۷) .
این روایت در ضعف، با دو روایت قبلی هماننداست؛ زیرا حضرت امیر المؤمنین علیه السلام در نامگذاری سبط و ریحانه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بر آن حضرت پیشی نجست و آن حضرت بود که – بر حسب آنچه مشهور بر آن است – وی را به این نام، نامید و روایات اهل بیت علیهم السلام بر آن اجماع دارند.

عقیقه
پس از گذشت هفت روز از تولد سبط پیامبر صلی الله علیه و آله آن حضرت دستور داد تا گوسفندی را برایش عقیقه کنند و گوشتش را برای فقرا تقسیم نمایند. و نیز دستور داد تا یک ران از آن گوسفند به قابله داده شود (۸) و این امر از جمله مواردی می باشد که اسلام در زمینه های نیکوکاری و احسان، تشریع نموده است.

تراشیدن موی سر امام حسین
پیامبر صلی الله علیه و آله همچنین دستور داد تا موی سر فرزند نوزادش را بتراشند و هموزن آن را به فقرا نقره صدقه دهند (۹) وزن آن، یک و نیم درهم شد (۱۰) بر حسب آنچه در حدیث آمده است و سر آن حضرت را با عطری مرکب از زعفران و مواد دیگر، بمالند و نهی فرمود از آنچه در جاهلیت عمل می شد که سر نوزاد را با خون می مالیدند (۱۱) .

ختنه
پیامبر صلی الله علیه و آله به اهل بیت خود فرمود تا نوزادش را در روز هفتم تولدش، ختنه کنند. پیامبر صلی الله علیه و آله ختنه طفل را در این سن نورس، تشویق نمود؛ زیرا برای آن، پاکتر و طاهرتر است (۱۲) .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منابع:

(۱) کشف الغمه ۳:۲٫ تحفه الازهار و زلال الانهار.
(۲) علی علیه السلام روایت کرده که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرموده است: «برای هرکس نوزادی به دنیا آید، در گوش راستش اذان بگوید و در گوش چپش اقامه بخواند؛ زیرا آن برایش عصمتی است از شیطان رجیم». و مرا در مورد حسن و حسین به این کار امر فرمود و اینکه با اذان و اقامه، فاتحه الکتاب، آیه الکرسی، آخر سوره حشر، سوره اخلاص و معوذتین را بخواند. این مطلب در دعائم الاسلام ۱۴۸:۱ آمده است.

(۳) الریاض النضره.
(۴) اسد الغابه ۹:۲٫ و در تاریخ خلفا، ص۱۸۸ عمران بن سلیمان روایت کرده گفت: حسن و حسین دو نام از نامهای اهل بهشت می باشند که عرب آنها را در جاهلیت نشنیده بودند.

(۵) نهایه الارب ۲۱۳:۱۸٫ الاستیعاب ۳۸۴:۱٫ تهذیب التهذیب ۲۹۶:۲٫ احمد بن حنبل، مسند ۱۵۸:۱٫
(۶) احمد بن حنبل، مسند ۲۵۷:۱٫
(۷) طبرانی، المعجم الکبیر ۱۰:۳٫

(۸) مسند امام زید، ص ۴۶۸٫ تحفه الازهار و زلال الانهار. و در کتاب الذریه الطاهره، ص۱۲۲ از عایشه روایت شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله برای حسن و حسین، هر کدام دو گوسفند عقیقه کرد و در روز هفتم، برای آنها عقیقه نمود و فرمود: به نام وی ذبح نمایید و بگویید: «بسم اللَّه اللهم لک و الیک هذه عقیقه فلان» و این روایت را حاکم در مستدرک ۲۳۷:۴ آورده و گفته راوی آن سوار است و او ضعیف می باشد و مشهور میان فقها استحباب ذبح یک گوسفند در عقیقه است.

(۹) الریاض النضره. ترمذی، صحیح، نور الابصار، ص۲۵۳٫
(۱۰) دعائم الاسلام ۱۸۷:۲٫
(۱۱) بحار ۲۳۹:۴۳٫

(۱۲) جواهر الاحکام، ۲۶۰:۳۱٫ و در آن آمده که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است: «پسرانتان را در روز هفتم پاک گردانید (ختنه کنید) که آن پاکتر و طاهرتر است و برای سرعت روییدن گوشت، مناسب تر می‏باشد و اینکه زمین چهل روز از بول شخص ختنه نشده، نجس می گردد…».

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

و:  عنایت پیامبر به امام حسین (ع)

پیامبر صلی الله علیه و آله شخصاً سرپرستی امام حسین را به عهده گرفت و به وی توجهی فراوان داشت و روحش را با روح خود و عواطفش را با عواطف خویش آمیخته ساخت. و بنابر آنچه مورخان می گویند، انگشت ابهام خودرا در دهان وی می گذاشت و آن حضرت، وی را پس از تولدش گرفت و زبانش را در دهان او گذاشت تا او را از تراوش نبوت، تغذیه دهد، در حالی که به او می فرمود: «هان ای حسین! هان ای حسین! خداوند نپذیرفت جز آنچه را خود خواهد – یعنی امامت را – که در تو و در فرزندانت باشد…» (۱) .و در این باره «سید طباطبائی» می گوید:

ذادوا عن الماء ظمآناً مراضعه
من جده المصطفی الساقی أصابعه
یعطیه ابهامه آناً و آونه
لسانه فاستوت منه طبائعه
غرس سقاه رسول اللَّه من یده
وطاب من بعد طیب الأصل فارعه

«او را تشنه از آب بازداشتند، آنکه جدش مصطفی از انگشتانش به او می نوشانید».
«گاهی (انگشت) ابهامش را به او می داد و گاهی زبانش را تا اینکه سرشتهایش از او پای گرفت».
«نهالی که پیامبر خدا از دست خود آن را آبیاری کرد و بعد از نیکی اصلش، شاخه ها نیز نیکو گردید».
پیامبر صلی الله علیه و آله در جان نوزادش، بزرگواریها و مکرمتهایش را فرو ریخت تامثالی از او و ادامه ای برای زندگیش باشد و در نشر اهداف و حمایت از اصولش نماینده او گردد.

تعویذ پیامبر برای حسنین
(تعویذ»: پناه دادن، در پناه آوردن، حفظ کردن کسی. و نیز به معنی دعاهایی که بر کاغذ می نویسند و به گردن یا بازو می بندند برای دفع چشم زخم و رفع بلا و آفت (فرهنگ عمید).) از عنایت پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت به سبطینش و از علاقه شدید آن حضرت بر نگهداری آنها از هر بدی و هر شرّ، این بود که بسیار پیش می آمد که آنها را تعویذ می کرد.
«ابن عباس» روایت کرده: «پیامبر صلی الله علیه و آله حسن و حسین را تعویذ می کرد و می فرمود: أعوذ بکلمات اللَّه التامه من کل شیطان و هامه و من کل عین لامه. و می فرمود: ابراهیم این گونه دو فرزندش اسماعیل و اسحاق را تعویذ می کرد» (۲) .
و «عبدالرحمان بن عوف» می گوید: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به من گفت: «ای عبدالرحمان! آیا نمی خواهی تو را تعویذی بیاموزم که ابراهیم دو پسرش اسماعیل و اسحاق را به آنها تعویذ می نمود و من دو پسرم حسن و حسین را… کفی باللَّه واعیاً لمن دعا و لا مرمی وراء امر اللَّه لمن رمی…» (۳) .
«خداوند برای کسی که دعا کند، کافی نگهدارنده ای است و جای تیر انداختنی بعد از امر خدا برای هرکس که تیربیندازد، وجود ندارد».
این امر، بر عمق محبت و عطوفتی دلالت دارد که پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت به آن دو داشته و اینکه آن حضرت بیم از آن داشت که چشم حسودان آنها را بزند، پس آن دو را با این دعا از چشم بد حفظ می کرد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منابع:

(۱) المناقب ۵۰:۴٫

(۲) ذخائر العقبی، ص۱۳۴٫ مشکل الآثار ۷۲:۴٫
(۳) ذخائر العقبی، ص۱۳۴٫

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ز:   چهره امام حسین علیه السلام

در چهره امام حسین علیه السلام نشانه های جدش، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آشکار شد؛ زیرا در اوصاف خود همانند آن حضرت بود و در اخلاقی که پیامبر به آنها بر دیگر پیامبران، امتیاز یافت نیز همانند وی گردید.
«محمد بن ضحاک» اورا توصیف نموده گفت: «بدن حسین، شبیه بدن پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بود» (۱) .
و گفته شده: «از ناف تا پاهایش، شبیه پیامبر صلی الله علیه و آله بود» (۲) .
و حضرت امام علی علیه السلام فرمود: «هرکس دوست دارد که به شبیه ترین مردم به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ما بین گردن و دهان آن حضرت بنگرد، به حسن نگاه کند و هرکس دوست دارد که به شبیه ترین مردم به رسول خدا صلی الله علیه و آله از گردن تا قوزک پانگاه کند، ازنظر خلقت و رنگ، به حسین بن علی بنگرد…» (۳) .
بر چهره شریف آن حضرت، نشانه های امامت آشکار شد و چهره اش از درخشانترین چهره های مردم بود و آن گونه بود که «ابو کبیر هذلی» می گفت:

«واذا نظرت الی اسره وجهه   برقت کبرق العارض المتهلل»
«هرگاه به خطوط چهره اش بنگری همچون ابرباران زا، برق می زند».

بعضی از تذکره نویسان، آن حضرت را چنین وصف کرده اند:
«سفید چهره بود و هرگاه درجایی می نشست که در آن تاریکی بود، با سفیدی زیبایی و گردنش، آنجا روشن می گشت» (۴) .
و دیگری می گوید: «جمالی عظیم داشت و نور درخشنده ای در پیشانی و گونه هایش بود که اطرافش را در شب تاریک، روشن می ساخت و شبیه ترین مردم به رسول خدا صلی الله علیه و آله بود» (۵) .و یکی از شهدا، از یارانش در شعر حماسی که سروده روز طف بود، آن حضرت را وصف کرده گوید:

له طلعه مثل شمس الضحی
له غره مثل بدر منیر

«طلعتی چون خورشید هنگام بالا آمدن روز دارد و پیشانی او همچون ماه تابان است».

هیبت امام حسین علیه السلام
سیمای انبیا بر آن حضرت بود و در هیبت همچون جدّ خود بود که پیشانیها در برابرش به تواضع می افتادند. یکی از جلادان پلیس ابن زیاد در وصف هیبت عظیمش می گوید: «نور چهره اش و جمال هیبتش مارا از اندیشیدن در مورد کشتن او به خود مشغول ساخت».
روز طف، ضربات شمشیرها و زخمهای نیزه ها نور چهره اش را پنهان ننمود و در شکوه و زیبایی منظر، همچون ماه تمام بود و در این باره «کعبی» می گوید:

و مجرح ما غیرت منه القنا حسناً
و لا اخلقن منه جدیدا

قد کان بدراً فاغتدی شمس الضحی
مذ ألبسته ید الدماء برودا

«وآن مجروحی که نیزه ها زیباییش را دگرگون نساختند و تازه ای از او را کهنه ننمودند».
«او ماه تمامی بود که به خورشیدی در بلندای روز تبدیل شد. آنگاه که دستهای خون آلود، جامه هایی بر او پوشاند.
و هنگامی که سر مبارک آن حضرت را نزد ابن زیاد بردند، از نور چهره اش در شگفت شد و گفت: «کسی همچون او زیبا ندیده ام!».
«انس بن مالک» بر او اعتراض نمود و گفت: «مگر نه این است که وی شبیه ترین آنان به رسول خدا بود؟» (۶) .
و هنگامی که آن سر شریف را بر یزید بن معاویه عرضه داشتند، از جمال هیبتش به حیرت افتاد و گفت: «من هرگز صورتی زیباتر از او ندیده ام!».
پس یکی از حاضران به وی گفت: «او شبیه رسول خدا صلی الله علیه و آله بود» (۷) .
راویان، اجماع دارند که وی در اوصاف و نشانه هایش همانند جدش حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله بود و در شباهت و صفات، با آن حضرت شباهت داشت و هنگامی که «عبید اللَّه بن حر جعفی» به دیدار حضرتش مشرف شد، جانش از اقدام و اجلال او سرشار شد و اظهار داشت: «من هرگز کسی را ندیده ام که زیباتر
وچشمگیر تر از حسین باشد…».
بر چهره او سیمای پیامبران و هیبت متقیان آشکار شد و لذا چشم بینندگان خود را پر می کرد و پیشانیها در برابرش به خضوع و احترام، خم می شد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منابع:

(۱) طبرانی، المعجم الکبیر ۱۲۳:۳ از کتابهای کپی شده کتابخانه عمومی حضرت امیر المؤمنین‏علیه السلام.
(۲) المنمق فی اخبار قریش، ص۴۲۴٫ مقریزی، خطط ۲۸۵:۲٫الافاده من تاریخ الائمه الساده، از کتابهای کپی شده کتابخانه عمومی امام حکیم.
(۳) طبرانی، المعجم الکبیر ۹۸:۳٫
(۴) الافاده فی تاریخ الائمه الساده.
(۵) علی دره حنفی،محاضرات الاوائل و الاواخر، ص۷۱٫ و در مصابیح السنه ۱۸۸ – ۱۸۷: ۴ از انس آمده است که گفت: «هیچ کس از حسن بن علی به پیامبر صلی الله علیه و آله شبیه تر نبود و در مورد حسین گفت: شبیه ترین آنان به رسول خدا صلی الله علیه و آله بود» و در انساب الاشراف ۵:۳ آمده:«حسین، شبیه پیامبر صلی الله علیه و آله بود».

(۶) بلاذری، انساب الاشراف، ۵:۳، نسخه خطی در کتابخانه عمومی حضرت امیر المؤمنین‏ علیه السلام.
(۷) همان.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ک:  القاب و کنیه امام حسین (ع)

القاب آن حضرت و آنچه از صفات بلند در وجودش بود، بر علوّ ذات وی دلالت دارد و آنها عبارتند از:
۱ – شهید.
۲ – طیّب.
۳ – سیّد شباب اهل الجنّه (سرور جوانان اهل بهشت).
۴ – سبط (۱) به اعتبار فرمایش پیغمبر صلی الله علیه و آله که فرمود: «حسین، سبطی از اسباط است» (۲) .
۵ – رشید.
۶ – وفی (وفادار).
۷ – مبارک.
۸ – التابع لمرضاه اللَّه (پیرو رضای خدا) (۳) .
۹ – الدلیل علی ذات اللَّه (دلیل و راهنما برذات حق).
۱۰ – مطهر.
۱۱ – برّ (نیکوکار).
۱۲ – احد الکاظمین (یکی از فرو خورندگان خشم) (۴) .

کنیه امام حسین
کنیه آن حضرت «ابو عبداللَّه» (۵) بود و بسیاری از مورخان گفته اند که وی کنیه ای غیر از آن نداشته است (۶) و گفته شده: کنیه اش «ابو علی» (۷) می باشد و مردم پس از شهادتش او را «ابو الشهداء و ابو الاحرار» کنیه دادند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منابع:

(۱) تحفه الازهار و زلال الانهار.
(۲) بستانی، دائره المعارف ۴۷:۷٫
(۳) نور الابصار، ص۲۵۳٫ جوهره الکلام فی مدح الساده الاعلام، ص۱۱۶٫
(۴) دلائل الامامه، ص۷۳٫
(۵) الارشاد، ص۱۹۸٫
(۶) الفصول المهمّه، ص۱۷۰٫ نور الابصار، ص۲۵۳٫
(۷) المناقب ۷۸:۴٫ انساب الاشراف، ج۱، ق۱٫

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ل:  نقش انگشتر ، عطر و خانه امام حسین (ع)

نقش نگین انگشتر امام حسین علیه السلام
آن حضرت، دو انگشتری داشته؛ یکی از آنها عقیق بوده که بر آن «ان اللَّه بالغ امره» (۱) نقش شده بود و دیگری همان است که در روز شهادتش، به غارت برده شد و بر آن نوشته شده بود: «لا إله إلّا اللَّه عدد لقاء اللَّه» و وارد شده است: «هر کس مانند آن، انگشتر خود سازد، برای او مانعی از شیطان خواهد بود» (۲) .

استعمال عطر
آن حضرت، به عطر علاقه داشت و در سفر و حضر، مشک از او دور نمی شد و در مجلس او، بخور عود وجود داشت (۳) .

خانه مسکونی امام حسین
نخستین خانه ای که با والدینش در آن ساکن شد، مجاور خانه عایشه بود و دری به مسجد داشت که به خانه فاطمه شناخته می شد (۴) .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منابع:

(۱) در نور الابصار. ص۲۵۳ آمده است که نقش نگین وی «لکل اجل کتاب» بوده است.
(۲) دلائل الامامه، ص۷۳٫

(۳) ریحانه الرسول، ص۳۸٫

(۴) وفاء الوفاء.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.