گریزهای مداحی امام سجاد

گریزهای مداحی امام سجاد علیه السلام

شکایت غلام از شدت گریۀ امام سجاد (ع)
یکی از غلامان آن حضرت روزی از بسیاری گریۀ ایشان گفت: آیا وقت آن نشده که گریه شما آخر شود؟ حضرت فرمود: وای بر تو، حضرت یعقوب (ع)دوازده پسر داشت یک پسر او ناپیدا شد، از بسیاری گریه دیده های او سفید شد «وَابیَضَّت عَیناهُ مِنَ الحُزنِ».[۱] و از وفور غم و اندوه پشت او خم شد با آنکه می دانست زنده است. من دیدم پدر و برادران و عموها و هفده نفر از خویشان خود را که در برابر من کشته شدند و سر آنها را بریدند، چگونه اندوه من به نهایت رسد وچگونه گریه نکنم.[۲]آری مگه میشه اقایادشون بره اون زمانیکه عمه جانشون حضرت زینب (س)ببینه زمین داره میلرزه….اومدتوخیمه اقاعرضه داشت یادگاربرادرچرازمین میلرزه چرا…،اقافرمودعمه جان پرده خیمه روبزن کنار،یه وقت ببینن سربریده امام حسین (ع)رونیزه ها….

غریب کیست؟!
روزی امام سجاد (ع )در بازار مدینه شنید مردی می گوید: اِرحَمُونی اَنا رَجُلٌ غَریبٌ به من رحم کنید که من مردی غریب هستم.
حضرت به او فرمود: اگر مقِّدر شده باشد که تو در اینجا از دنیا بروی آیا جنازه ات بدون دفن می ماند؟  آن مرد با تعجب گفت: الله اکبر، چگونه جنازه ام را دفن نمی کنند با اینکه در برابر دید مردم مسلمان می باشد. امام سجاد ع منقلب شد و گریست و با همان حال فرمود:
«و اسَفاه عَلَیکَ یا اَبَتاهُ! ثُبقی ثَلاثَهَ اَیّامِ بِلا دَفنِ وَ اَنتَ اِبنٌ بِنتِ رَسُولِ الله».
ای وای، فریاد از اندوه جانکاه تو ای پدر! که جنازه ات سه روز بدون دفن باقی ماند با اینکه پسر دختر پیامبر خدا ص هستی.[۳]

گریزهای مداحی امام سجاد علیه السلام

ذبح گوسفند
روزی امام زین العابدین (ع )از بازار مدینه عبور می کرد دید قصّابی گوسفندی را می کشاند تا آن را در کشتارگاه ذبح نماید.
به او فرمود: آیا این گوسفند را آب داده ای.
قصاب گفت: ما قصاب ها تا آب به گوسفند ندهیم او را ذبح نمی کنیم.
امام سجاد ع گریه کرد و فرمود:
«و اَلهفاهُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدِالله، الشّاهُ لاتُذبَحُ حَتّی تُسقی الماءُ وَ اَنتَ اِبنُ رَسُولُ الله تُذبَحُ عَطشانا».
ای داد و بیداد بر مصائب تو ای اباعبدالله (ع)، گوسفند بدون نوشاندن آب ذبح نشود ولی با اینکه تو پسر رسول خدا (ص) بودی با لب تشنه سر از بدنت جدا کردند.[۴]

گریزهای مداحی امام سجاد علیه السلام

میهمانی
زُهَری یکی از شیعیان خالص بود، امام سجاد(ع) را به مهمانی دعوت کرد.
حضرت ناله کرد و فرمود: بعد از میهمانی هائی که در کربلا و کوفه و شام دیدم دیگر میل میهمانی ندارم.
زهری عرض کرد: بلکه عزاداری پدر شهیدت می باشد.
حضرت خوشحال شد و چون وارد آن مجلس شد و چشم ایشان به عزاداران و چشم آنها به حضرت افتاد چنان ناله و شیون به پا نمودند. حضرت بیهوش شد و چون به هوش آمد و مجلس تمام شده است. دیدند حضرت نیست، هنگامی که جستجو نمودند دیدند که حضرت بیرون درب خانه برای احترام میزبان ها مشغول است (کفش ها را مرتب می نماید). زهری می گوید دویدم و پای مبارکش را بوسه دادم گفتم چرا ما را خجالت می دهید؟
فرمودند: این عزاداری برای پدر مظلوم من است و من به خدمتکاری از تو اولی تَرم، بخدا سوگند دوست می دارم این مجلس را و آمرزش خداوند را بر آنها لازم می دانم که این گونه مجالس تشکیل می دهند و آن هائی که شرکت می کنند.[۵]

یاد مصائب جانسوز کربلا
شخصی می گوید یک روز از کوچه ی بنی هاشم عبور می کردم دیدم آبی روی سر من از ناودان ریخته شد، من دوری کردم.
غلامی گفت: این آبی است که با اشک چشم حضرت سجاد(ع)آمیخته است.
من رفتم بالای بام دیدم حضرت ابریقی بدست گرفته می خواهد وضو بگیرد و چون آب در کف دست می ریزد اشک از دیدگان جاری می کند. من هم اشک ریختم. علِّت گریه ی حضرت را پرسیدم، ایشان فرمودند: مگر از تشنگی پدرم و تشنه جان دادن علی اصغر(ع) و العطش گفتن برادرم علی اکبر(ع) خبر نداری و کشتن قاسم و جدا شدن دست های حضرت عباس (ع )و آتش گرفتن خیمه ها و فرار نمودن و عطش کودکان.
ای مرد از حضرت یعقوب یک پسر ناپدید شد در بیت الاحزان نشست و دیده از نظارۀ عالم بست من چگونه با این همه شهدا می توانم آرام بمانم.[۶]

گریزهای مداحی امام سجاد علیه السلام

ای کاش مادر مرا نمی زائید!
در حدیثی آمده است که سید الساجدین (ع) فرموده اند: «یا لیت امِّی لم تلدنی» ای کاش مادر مرا نمی زائید.
این زمانی بود که حضرت چشمش به همسر جوانش افتاد که فرزند دو ساله اش حضرت باقرالعلوم ع را در بغل داشت و چادر او آنقدر کوچک بود که اگر می خواست خود را بپوشاند، آفتاب صورت فرزند او را می سوزاند، و اگر می خواست فرزند را زیر چادر برد، نمی توانست خود را کامل بپوشاند، این بود که حجِّت خدا و مظهر غیرت پروردگار آهی کشید و فرمود؛ ای کاش مادر مرا نمی زائید و این روز را نمی دیدم.[۷]

مصائب جانسوز شهر شام
در روایت آمده؛ از امام سجاد (ع) پرسیدند: سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ در پاسخ سه بار فرمود: الشِّام الشِّام الشِّام یا سه بار فرمود «امان از شام»[۸] توضیح این که طبق روایت دیگر امام سجاد (ع) به نعمان بن منذر مدائنی فرمود: در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
۱٫ ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرهای برهنه و استوار کردن نیزه ها احاطه کردند و بر ما حمله می نمودند و کعب نیزه به ما می زدند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل  می زدند.
۲٫ سرهای شهدا را در میان هودجهای زن های ما قرار دادند، سر پدرم و سر عمویم عباس (ع) را در برابر چشم عمّه ام زینت (س) و ام کلثوم (س) نگهداشتند و سر برادرم علی اکبر (ع) و پسر عمویم قاسم (ع) را در برابر چشم سکینه و فاطمه علیهما سلام(خواهرم) می آوردند و با سرها بازی می کردند و گاهی سرها به زمین می افتاد و زیر سّم ستوران قرار می گرفت.
۳٫ زن های شامی از بالای بام ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه ام افتاد چون دست هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم، عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید.
۴٫ از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می گفتند: ای مردم بکشید این ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند.
۵٫ ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را از خانۀ یهود و نصاری عبور دادند و به آنها گفتند: این ها همان افرادی هستند که پدرانشان را (در خیبر و خندق و…) کشتند و خانه های آنها را ویران کردند امروز شما انتقام آن ها را از این ها بگیرید. ای نعمان هیچ کس از آنها نماند مگر اینکه هرچه خواست از خاک و سنگ و چوب به سوی ما افکند.
۶٫ ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آنها مقدور نساخت.
۷٫ ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از  گرما و شب ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می بردیم.[۹]

گریزهای مداحی امام سجاد علیه السلام

لا یوم کیوم الحسین (ع)
روزی امام سجاد (ع) یکی از فرزندان عمویش عباس (ع) به نام عبیدالله بن عباس را دید، حضرت بسیار محزون و گریان شد. فرمود: روزی سخت تر بر رسول خدا (ص) از روز احد و کشته شدن عموی او حمزه «اسدالله و اسد رسوله» و بعد از آن به سختی روز جنگ موته که پسر عموی آن حضرت، جعفربن ابیطالب به شهادت رسید نبود، پس فرمود:  لا یوم کیوم الحسین (ع)….
اشارۀ گریز: روزی مانند روز امام حسین (ع) نیست که؛ سی هزار مرد که خود را مسلمان   می پنداشتند جمع شده و همه تقرب به خدا می جستند با ریختن خون او و امام حسین (ع) آنها را موعظه می کرد ولی در آنها اثر ننمود تا اینکه او را شهید کردند.[۱۰]

ناقۀ امام سجاد (ع)
امام سجاد (ع) شتری داشت که ۲۰ بار به نقلی ۲۲ بار برای سفر حج با آن به مکه رفته بود.
در بستر شهادت حضرت به فرزندش امام باقر (ع) فرمودند: من با این شتر ۲۰ بار به مکه رفتم و حج به جا آوردم و در تمام مدت رفت و برگشت حتی یک تازیانه به او نزدم هنگامی که از دنیا رفتم هرگاه شتر مُرد او را دفن کن تا درندگان گوشت او را نخورند.
رسول خدا (ع) فرمود: هر شتری که در هفت حج در عرفات توقف کند، خداوند او را از شتران بهشت قرار می دهد و نسل او را پر برکت می نماید. وقتی پیکر مطهر حضرت را به خاک سپردند، آن شتر از اصطبل بیرون آمد و به کنار قبر خوابید و گردنش را روی قبر نهاد و در خاک غلطید.
جریان را به امام باقر (ع) خبر دادند، حضرت آمدند او را بسیار پریشان دیدند و فرمودند: اکنون بس است برخیز و برو، خدا ترا مبارک گردانید، شتر برخاست و رفت ولی بار دیگر برگشت و در کنار امام در خاک غلطید اشک ریخت.
امام باقر ع فرمود: برخیز ولی این بار برنخاست امام به حاضران فرمود: رهایش کنید که در حال وداع است، آن شتر سه روز به همان حال بود تا مُرد.[۱۱]

آثار غل و زنجیر
هنگامی که امام باقر (ع) بدن پدر را غسل می داد دیدند حضرت به شدت گریه می کند، فرمودند هنگام غسل، آثار غل جامعه را در بر بدن نازنین پدرم دیدم و به یاد مصائب اسارت او افتادم.[۱۲] شایدیاداون زمانی افتادن که ببینن اهل البیت عصمت وطهارتوازگودی قتلگاه عبوردادن….

________________________________________

منابع:

۱- سوره یوسف آیه ۸۴٫
۲- جلاء العیون، علامه مجلسی ص ۸۳۷٫
باتشکرفراوان ازسرکارخانم افروزاسدی برای تایپ مطالب فوق
۴- مأساه الحسین ص ۱۵۳ زندگانی امام سجاد ع، اشتهاردی ص ۵۷
۵- مقتل سالار شهیدان، نادعلی کربلائی ص ۳۷۸٫
۶- مقتل سالار شهیدان، نادعلی کربلائی ص ۳۸۰٫
۷- داستان هائی از غیرت، سید طه موسوی هشترودی ص ۹۱
۸- عنوان الکلام فشارکی ص ۱۱۸
۹- تذکره الشهداء، ملاحبیب کاشانی ص ۴۱۲٫
۱۰- بحارالانوار ج ۲۲ ص ۲۷۴٫
۱۱- بحارالانوار، ج ۴۶ ص ۱۴۸٫
۱۲- سوگنامه ی آل محمد ص، ص ۷۶٫

****************

باتشکرفراوان ازسرکارخانم افروزاسدی برای تایپ مطالب فوق

برای مشاهده متن روضه ، مقتل وسبکهای مداحی امام سجاد علیه السلام اینجا کلیک فرمایید

2 دیدگاه. ارسال دیدگاه جدید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.