گریزهای مداحی

گریزهای مداحی واقعه کربلا

داستان راهب قنسرین و سر مقدس امام حسین(ع)

نطنزی در الخصائص گوید: چون سر امام حسین(ع) را در منزلگاهی به نام قنسرین فرود آوردند، راهبی از صومعه ‏اش به سر نگاه کرد و دید که نوری از دهانش بیرون می ‏آید و به آسمان بالا می‏رود! او ده هزار درهم آورد و سر را گرفت و به صومعه‏ اش برد. آن گاه صدای ناشناسی را شنید که می‏گفت: «خوشا به حالت! و خوشا به حال کسی که حرمت او را بشناسد!»
راهب سر بلند کرد و گفت: پروردگارا تو را به حق عیسی، امر فرما تا این سر با من سخن بگوید. آن گاه سر به سخن درآمد و گفت: ای راهب! چه می‏خواهی؟ گفت: تو کیستی؟
گفت: من فرزند محمد مصطفایم! من فرزند علی مرتضایم! من فرزند فاطمه‏ ی زهرایم! من کشته شده در کربلایم! منم مظلوم! منم عطشان! و ساکت شد.
راهب صورت به صورتش گذاشت و گفت: صورت از صورت تو برنمی‏دارم، تا بگویی که در قیامت از من شفاعت می‏کنی! سر به سخن درآمد و گفت: به دین جدم محمد (ص) درآی.
راهب گفت: اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله.
پس شفاعتش را پذیرفت. [۱]
دراین هنگام دید که سقف اتاق شکافت و از آسمان تختی فرود آمد که از اطرافش نور می‏تابید. زنی زیباتر از حوریان بهشتی بر آن نشسته بود و کسی فریاد می‏زد: چشمها را ببندید و نگاه نکنید. در این هنگام زنانی چند که حوا، صفیه؛ همسر ابراهیم، مادر اسماعیل؛ راحیل، مادر یوسف؛ مادر موسی؛ آسیه؛ مریم و زنان پیامبر (ص) از آن اتاق بیرون آمدند
سپس سر را از صندوق بیرون آوردند و زنها یکی پس از دیگری سر را بوسیدند. چون نوبت به حضرت زهرا (س) رسید چشمان صاحب دیر تار شد. او با چشم نمی‏دید ولی سخن را می‏شنید. در این هنگام شنید که بانویی می‏گوید: سلام بر تو ای کشته‏ ی مادر، سلام بر تو ای مظلوم مادر، سلام بر تو ای شهید مادر، سلام بر تو ای جان مادر؛ غم و اندوهی به تو نرسد، خداوند در کار من و تو گشایشی کند و انتقام خونت را برای من بگیرد(۳)
چون صبح شد سر و درهم ها را از او گرفتند. چون به دشت رسیدند نگاه کردند و دیدند که درهم ها تبدیل به سنگ شده است! .
طریحی نیز داستان راهبی را با سر مقدس نوشته است که با داستان راهب قنسرین شباهت دارد. اما یادآور شده است که محل این داستان در حدود شش میلی بعلبک بوده است. [۲] .

گریز های مداحی

دراینجا مداح میتواند گریز را به واقعه کربلا وظلمی که به حضرت ارباب کردند ارتباط دهد،مثلا :اول:

این یه فرد مسیحی بود چقد به سر امام حسین احترام کرد اماچه کردند باآقا اوناییکه دم ازمسلمانی میزدند….اسبها رانعل تازه زدند و….

دوم:بی احترامی به سر حضرت علی اصغر علیه السلام یا سرمقدس حضرت ابالفضل علیه السلام و…..

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشتها:
[۱] مناقب آل ابی‏طاب (ع)، ج ۴، ص ۶۷؛ به نقل از الخصائص نطنزی و به نقل از آن، بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۳۰۴ – ۳۰۳٫
[۲] ر. ک. المنتخب، طریحی، ص ۴۸۲ – ۴۸۱٫
[۳] مدینه المعاجز، ج ۴، ص ۱۲۶٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.