شعرمناجات باخدا درماه مبارک رمضان

شعرمناجات باخدا درماه مبارک رمضان – رضاقربانی

جای خلوت کردن و بیتوته جلوت می کنم
پنبه ای در گوشم و یک ریز صحبت می کنم
من خودم وضعم خراب است و گنه کارم ولی
این و آن را دائما دارم نصیحت می کنم
جای شاکر بودن و تسلیم امر تو شدن
تا بلایی می رسد فورا شکایت می کنم
تازه فهمیدم چرا سوزی ندارد ناله ام
چون که تهمت می زنم یا این که غیبت می کنم
من خودم را می شناسم ، رو نده گاهی بزن
اینقدر بخشش نکن دارم بد عادت می کنم
سیئاتم را بدل کردی به خوبی ها ، ولی
جای عبد تو شدن به تو خیانت می کنم
روح این غواص ها من را هوایی کرده است
چند روزی هست که میل شهادت می کنم
کربلا رفتن برای من شده یک آرزو
اربعینی قسمتم کن التماست می کنم
قبه اش با مجلسش فرقی ندارد باطنا
بین روضه کربلایش را زیارت می کنم
دوستان من همه گریه کن و سینه زنند
من فقط با نوکران او رفاقت می کنم
لحظه ی افطار تا آب گوارا می خورم
قاتلاتش را هزاران دفعه لعنت می کنم

از عطش ؛ لب های او مثل دو تکه چوب شد
تا زمین افتاد دور خیمه ها آشوب شد

*****************

شعرمناجات باخدا درماه مبارک رمضان – حسین رحیمیان

وقت خوش دعا شده، دست مرا بگیر
درهای خیر وا شده دست مرا بگیر

کرده جواب، هر کس و ناکس مرا خدا
این درد بی دوا شده، دست مرا بگیر

این التماس هام به جایی نمی رسد
بی رنگ این حنا شده، دست مرا بگیر

مثل قدیم از تو خجالت نمی کشم
این بنده بی حیا شده، دست مرا بگیر

قربانی گناه شد اخلاص سابقم
قلبم پر از ریا شده، دست مرا بگیر

بی آبرویی ام علنی شد، نشانه اش
دوری کربلا شده، دست مرا بگیر

جان همان که با لب تشنه دم غروب
سر از تنش جدا شده، دست مرا بگیر

*******************

شعرمناجات باخدا درماه مبارک رمضان – محمدجوادپرچمی

مینویسم خدا بحق حسین
یا سریع الرضا بحق حسین
ربنا آتنا بحق حسین
گویم العفو را بحق حسین
تا ببخشی مرا بحق حسین

ربنا ربنا اله کریم
سفره دار کریم ماه کریم
دست خالی به بارگاه کریم
آمدم باز در پناه کریم
نظری بر گدا بحق حسین

آمدم آشتی کنم با تو
رد من مستکین خود را تو
وحده لا رفیق الا تو
ما کریمیم ای خدا یا تو؟
کرمی کن به ما بحق حسین

منم و کوله بار سنگینم
دارد از دست می رود دینم
به خداوندی تو خوشبینم
من از این ذکر ، خیر میبینم
یا سمیع الدعا بحق حسین

جانم آنشب که بر دهن برسد
ملک الموت نزد من برسد
کاش آنجا امام حسن برسد
یکنفر یار سینه زن برسد
تا بگیرم نوا بحق حسین

چه نمایم برای وحشت قبر
چه کنم با فشار و غربت قبر
دستخالیم و خجالت قبر
مونسم باش بین خلوت قبر
رحمی آن لحظه ها بحق حسین

تستر الذنب ، کوه غفرانید
نام ما را اگر نمیخوانید
لااقل جرم ما بپوشانید
من نجف رفته ام ، نسوزانید
جان خیر النسا ، بحق حسین

شب جمعه است یا امام زمان
خجلم از شما امام زمان
دوست دارم تو را امام زمان
التماس دعا امام زمان
پیش ماهم بیا بحق حسین

باز دارم هوای شش گوشه
بی قرارم برای شش گوشه
درد ما و دوای شش گوشه
آه پایین پای شش گوشه
ببرم کربلا بحق حسین

ته مقتل بگو چه شد آقا
تن که شد پشت و رو چه شد آقا
پنجه شمر و مو چه شد آقا
چکمه روی گلو چه شد آقا
العجل مهدیا بحق حسین

******************

شعرمناجات باخدا درماه مبارک رمضان – محمد فردوسی

گوشه چشمی اگر از جانب دلبر برسد
دست من نیز به آن چشمه ی کوثر برسد
اگر از شانه ی من بار گنه بردارید
پای این بنده هم از عرش فراتر برسد
باز هم توبه شکستم ! بگذارید فقط
باز هم فرصت یک توبه ی دیگر برسد
همه ی ترس من این است که هنگام گناه
عُمر این بنده ی آلوده به آخر برسد
بس که آلوده ام ” أبکی لِخروج نفسی “
وای از آن لحظه ی سختی که اجل سر برسد
خیلی از تنگی و ضیق لحدم می ترسم
وحشت بیشتر آن است که مُنکر برسد
همه ی خواهشم این است که در موقع مرگ
سر این بنده روی دامن حیدر برسد
مطمئنم که در آن لحظه ی سخت و حسّاس
حضرت فاطمه با آل پیمبر برسد
چادر مادر ما کار خودش را بکند
بگذارید فقط لحظه ی محشر برسد
مثل هر دفعه به ارباب توسّل کردم
حتماً ارباب به داد دل نوکر برسد
مثل یک باز شکاری طرف میدان رفت
قصدش این بود به داد علی اکبر برسد
به روی نیزه ی لشکر ، جگرش را می دید
تکه تکه بدن گل پسرش را می دید

***************
شعرمناجات باخدا درماه مبارک رمضان – علی اکبرلطیفیان

حتى اگر نبخشد ، این چشم تر می ارزد
این دور هم نشینى وقت سحر می ارزد
جاى گدا نشستن در خانه ى کرم نیست
هر وقت می نشیند در پشت در می ارزد
گریه م گرفت و دیدم دست مرا گرفتند
پیش کریم خیلى خون جگر می ارزد
من که توقع قرب از هیچ کس ندارم
اصلا همین که هستم این دور و بر می ارزد
چون طفل خانه برگشت او را بغل بگیرند
پس گم شدن براى مهر پدر می ارزد
هر طور می پسندى بشکن دل گدا را
هرچه شکسته تر شد دل بیشتر می ارزد
فرموده اند روزه یعنى على ، یقینا
کار علی ست والله روزه اگر می ارزد
چون سنگ ریزه ما را بین نجف بینداز
ریگ نجف به قدر صد کوه زر می ارزد
یک یا على به جاى العفو پاکمان کرد
این یا على براى ما آنقدر می ارزد
هر چه خراب کردم دیدم درست کردى
ویرانه بودن من از این نظر می ارزد
گر تو نمی پسندى تغییر ده قضا را
از کوى نیکنامان یک آن گذر می ارزد
حداقل به کار حسین که می آییم
این بار را ضرر کن ، ما را بخر … می ارزد

********************
شعرمناجات باخدا درماه مبارک رمضان – محمد سهرابی

بیمار می شوم که پرستاری ام کنی
خود را زمین زدم که هواداری ام کنی
گوشم پر از نصیحت و حرف است ای رفیق
من آمدم که رفع گرفتاری ام کنی
گفتی تو سنگ دل شده ای خب شدم ولی
نزد تو آمدم که قلم کاری ام کنی
اصلاً مرا به چوب ادب بستنت چه بود ؟
اصلاً که گفته بود فلک کاری ام کنی ؟
نانی ز من بگیری و نانی دگر دهی
بر تو نیامده که دل آزاری ام کنی
رو دست خوردم از همه حتی ز دست خویش
کی خواستم که کاسب بازاری ام کنی
فریادم از قلیلی آب و طعام نیست
من جار می زنم که شبی جاری ام کنی
با من دوباره قصه ی شاه و گدا مخوان
حیف است صرف غصه ی تکراری ام کنی
من اختیار خویش به دست تو داده ام
حیف است وقف آتش اجباری ام کنی
فردا بیا و نامه ی ما را به آب ده
زآن پیش تر که مجرم طوماری ام کنی
اوقات خویش ز ناله ام اعلام می شوند
وقتش رسیده ساعت دیواری ام کنی
دعوای ما به قوت خود باقی است و باز
من بر همان سرم که سحر یاری ام کنی

*****************

شعرمناجات باخدا درماه مبارک رمضان – رضارسول زاده

اینجا کریمی هست که بسیار می‌ بخشد
لب وا نکردی تا کنی اقرار می‌ بخشد
تأثیر استغفار ، اوجِ باور عبد است
قبل از گنه کردن تو را غفّار می‌ بخشد
وقت گنه پرده به روی ما می اندازد
مشغول عصیانیم که ستّار می‌ بخشد !
هر قدر هم دوری کنیم او در پی ما هست
گاهی به خلوت ، گاه در انظار می بخشد
این صبر که دارد خدا ، شرمندگی دارد
هر چه گنه را می‌ کنی تکرار می‌ بخشد
ظرف ترک خورده در اینجا بند خواهد خورد
رفتی و برگشتی اگر صد بار می‌ بخشد
پیچیدگیِ زندگی تمرینِ رشد ماست
این ها مقاماتی است که دلدار می‌ بخشد
مؤمن در امواج بلاها دم نخواهد زد
زیرا بلاها نخل او را بار می‌ بخشد
در میهمانی هوشیاری جزء ارکان است
این صاحبِ خانه به ما اسرار می‌ بخشد
حبِّ علی در سینه باشد کار ما جور است
ما را به مهر حیدر کرّار می‌ بخشد
آب حیاتی که خدا فرموده این اشک است
این هدیه را بر دیده‌ ی بیدار می‌ بخشد
فرموده است شیخ الائمه : ” حق ، کسی را که
اشکی بریزد در عزای یار می‌ بخشد “
ذکر “حسین” در تشنگی تسبیح ما باشد
جان را صفا این ذکر گوهربار می‌ بخشد
امشب خدا ما را به حق آن یتیمی که
افتاد از ناقه در آن بازار می‌ بخشد
امشب خدا ما را به حق چشم هایی که
گردیده بود از ضربِ سیلی تار می بخشد

*******************

شعرمناجات باخدا درماه مبارک رمضان – سید محمد میرهاشمی

بگذارید بر احوال خودم گریه کنم
بر سیه کاری اعمال خودم گریه کنم
فعل و قولم همه بی مورد و مردود بُوَد
جای آن است بر افعال خودم گریه کنم
تا شبی پنجره ی رحمت حق باز شود
هر سحر بر بدی حال خودم گریه کنم
ذره ای خوب و بد ، ای وای عقوبت دارد
به ” فمن یعمل مثقال ” خودم گریه کنم
نیست تقصیر کسی ، آینه ام تار شده
جلوه گر نیست بر اهمال خودم گریه کنم
راه دل گم شد و پیدا نشد آن گمشده ام
ره دهیدم که بر اضلال خودم گریه کنم
من پرستوی حرم بودم و دور افتادم
تا به بشکسته پر و بال خودم گریه کنم
کاروان رفت به پابوسی حق بگذارید
من که جا مانده ی امیال خودم ، گریه کنم
قرعه افتاد که من از شهدا جا مانم
سخت بر این دل بد فال خودم گریه کنم
نشدم معتکف خیمه ی نورانی یار
بر سیه بختی اقبال خودم گریه کنم
مددی تا به غریبی نگارم نالم
همتی تا که بر احوال خودم گریه کنم

*********************

شعرمناجات باخدا درماه مبارک رمضان – محمد سپهری

در کل سال ، ماه خدا چیز دیگری ست
حال دعا و اشک و نوا چیز دیگری ست
یک کوله بار معصیت و ماه رحمت است
گریه میان خوف و رجا چیز دیگری ست
با جوشن و مجیر و ابوحمزه آمدم
این جا بساط شاه و گدا چیز دیگری ست
در ابتدای ماه اگر محض روی یار
بخشد خدا گناه مرا چیز دیگری ست
” مَن إسمُه دَواء ” حسین است تا ابد
ذکر حسین بهر شفا چیز دیگری ست
ماه صیام آمد و آن سینه ای که از …
… گریه بر او گرفته جلا چیز دیگری ست
با یک دَمَش حبیب حیاتی دوباره یافت
بی شک بقای بعد فنا چیز دیگری ست
با لطف مادرش همگی نوکرش شدیم
آری رفیق ! منصب ما چیز دیگری ست
محشر میان خلق به سمت خودش اگر
آقا صدا زند ” تو بیا ” چیز دیگری ست
برگ برات کرب و بلای مرا اگر
امضا کند امام رضا چیز دیگری ست
فرمود: ” اُسْتُجیبَ دُعا تَحتَ قُبَّته “
یعنی به زیر قبه دعا چیز دیگری ست
فهمیده هر که زائر شش گوشه اش شده
شب های جمعه کرب و بلا چیز دیگری ست
مادر رسیده است بُنیَّ به روی لب
زهرا که روضه خواند بُکا چیز دیگری ست
قلبش شکسته است ز زخم جبین ولی
آن ضربه های چوبِ عصا چیز دیگری ست
پرسید دختری که پدر جان لبِ تو را
سر نیزه ای به هم زده یا چیز دیگری ست ؟
بر روی خاک یک تنِ صد چاک مانده بود
بر روی نیزه زلف رها چیز دیگری ست

*******************

شعرمناجات باخدا درماه مبارک رمضان – محسن حنیفی

مرا به خلوت و ذکر شبانه راهی نیست
چرا که سهمیه ام غیر روسیاهی نیست
همیشه غیر تو را کرده ام طلب از تو
ببخش ! نیت و مقصود من الهی نیست
مرا به سوی خودش می کشد چنان نفسم
که یک دو گام دگر تا خود تباهی نیست
فقط تو مشتری دست خالی ام هستی
اگر چه پیش تو دل گاه هست و گاهی نیست
اگر مرا نخری ورشکست خواهم شد
کمک که وضعیتم ، وضع رو به راهی نیست
تو دست یخ زده ام را گرفتی و انگار
به نامه ی عملم اصلاً اشتباهی نیست
دوباره بر سر سفره نشاندیَم امسال
اگر چه بنده ی تو عبد دل بخواهی نیست
به روضه روزه ی خود باز می کنم زیرا
برای روزه که بی روضه جایگاهی نیست

سلام ماه خدا بر لب تو خون خدا
سلام بر لب زخم تو سید الشهدا

*******************
شعرمناجات باخدا درماه مبارک رمضان – محمد حسین مهدی پناه

نفس آخر کار دستم داد ای معبود من
بغض های من شده فریاد ای معبود من
ماه ، ماه رحمت است و عبد ، عبد رو سیاه
ناله ام را می کنم آزاد ای معبود من
سفره ی عفو تو پهن است و گنهکار آمده
خانه ی مهمانی ات آباد ای معبود من
روز محشر سخت حیران و پشیمان می شود
هر که برده توبه را از یاد ای معبود من
با ابو حمزه مرا هم ز سبکبالان کنید
با دعای حضرت سجاد ای معبود من
بنده ای خوب است که در بندگی ات می شود
مثل سلمان ، همچنان مقداد ای معبود من
گریه ی در روضه ها بالاترین رزق من است
روزی من روز افزون باد ای معبود من
عرش تو لرزید وقتی که حسین ابن علی
بی هوا از صدر زین افتاد ای معبود من
یک علی بر روی دست و یک علی بین عبا
کشت آقا را غم اولاد ای معبود من

**************

شعرمناجات باخدا درماه مبارک رمضان – محمدجواد شیرازی

ره به سوی تو به جز خوف و رجا نیست که نیست
توشه ی عبد به جز اشک و دعا نیست که نیست
دعوت از اهل گنه شد که بیایید همه
بهتر از این خبری بر فقرا نیست که نیست
لطف تو خوانده مرا ورنه خودت میدانی
بی سر و پا تر از این بی سر و پا نیست که نیست
با اشاره به سویم لب بگشودی که بیا
هیچ وقت روی لبان تو نیا نیست که نیست
باطن هر عمل خیر حسین است ، حسین
باطن روزه به جز حب شما نیست که نیست
بر کویرِ لبِ ما وقتِ اذان مغرب
برتر از ذکر حسین جان به خدا نیست که نیست
مجلس روضه ی تو جنت ما می باشد
جنت بی تو حسین غایت ما نیست که نیست
عاقبت سوی حریم تو پناهنده شوم
امن تر از حرم کرب و بلا نیست که نیست
نوکری حرمت پادشهی دو سراست
منصبی بهتر از این بهر گدا نیست که نیست
خُرده بر سینه ی عریان و رخ سرخ مگیر
درک وادی جنون بر عقلا نیست که نیست
در ته گودی گودال نکردی شِکوه
مسلخ عشق که با چون و چرا نیست که نیست
سینْ …. نونْ …. یاءْ …. و حاءْ …. بد به هَمَت ریخته اند
هر چه گشتم به خدا چند هجا نیست که نیست

******************
شعرمناجات باخدا درماه مبارک رمضان – مهدی نظری

در گناه است که آدم کمرش می شکند
باغ سرسبز تمام ثمرش می شکند
آن کبوتر که شود صید شیاطین به خدا
آخرش با کمک نَفس پرش می شکند
دل آلوده ندانسته که در وقت گناه
ثمرش ، بال و پرش ، برگ و برش ، می شکند
سنگ شیطان که به دل خورد به عباس قسم
بی سپر باشد اگر ! سخت سرش می شکند
هر کسی روزه گرفت و به خدا فکر نکرد
حتم دارم که قیامت سپرش می شکند
چه در این ماه و چه در شام و سحرهای دگر
وای بر آن که دعای سحرش می شکند
دل من سوخت از آن خانه که با ضرب لگد
وسط شعله ی سر سخت درش می شکند
بی حیا پیش پسر زد به رخ مادر او
گفت : این طور غرور پسرش می شکند

****************

شعرمناجات باخدا درماه مبارک رمضان – سیدپوریا هاشمی

خاکی اَم بس که زمین خوردم و غفلت کردم
آه دیگر به زمین خوردنم عادت کردم
چقدر توبه شکستم ، چقدر برگشتم
چقدر پیش تو احساس خجالت کردم
جای تو دل به همه دادم و خارم کردند
رحم کن بر من ساده که حماقت کردم
دارد این عمر تلف می شود و می بینم
نه شدم عابد درگاه نه همت کردم
مزه ی نام حسین از دهنم دیگر رفت
بس که هی پشت سر خلق تو غیبت کردم
دست احسان تو را پس زدم و کج رفتم
جای تو با خود ابلیس رفاقت کردم
به امانت شرف و ثروت و جاهم دادی
من آلوده خیانت در امانت کردم
یاد بی کس شدنم ، یاد تو افتادم من
سر این سفره فقط صحبت حاجت کردم
نظری کن که دگر سمت معاصی نروم
خسته ام بس که از این نفس شکایت کردم
نخورد مهر عذاب تو به پیشانی من
همه ی عمر فقط سجده به تربت کردم
لذت ماه مبارک سفر کرببلاست
میل شب های حرم میل زیارت کردم
تو خودت شاهد من باش که در هیئت ها
از تن بی سر ارباب روایت کردم

نیزه دار آمد و افتاد به جان بدنش
وای من کهنه حصیری شده دیگر کفنش

*****

برای مشاهده سبکهای مداحی شهادت حضرت علی علیه السلام و… اینجا کلیک بفرمایید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.