گویم سخنی که شاد و خورسند شوی
در هر دو جهان قرین لبخند شوی
سوگند به حق چو میفرستی صلوات
آن لحظه هم آواز خداوند شوی

***

او کیست ؟ همان کلید اسرار حیات
او کیست؟ چراغ نور حق در ظلمات
پیغمبر ما ، آنکه خداوند و ملک
همواره فرستند برایش صلوات

***

با وحدت خود چشم عدو کور کنیم
جان همه را لبالب از نور کنیم
با ذکر بلند دلربای صلوات
از سینه ی خود نفاق را دور کنیم

***

آوای تو فریادگر دین گردد
سیمای تو آیینه ی آیین گردد
هم همسخن خدا شوی با صلوات
هم کفّه ی اعمال توسنگین گردد

***

شیرین تری از عسل، زِ هر نقل و نبات
خیزد ز وجودت ای برادر حسنات
خوشبوتری از گُل و معطر چو گلاب
تا زینت لب های تو باشد صلوات

***

بد گویم اگر حرف مرا گوش مکن
داری به کَفت چراغ خاموش مکن
ای دوست بیا بشنو و تا آخر عمر
ذکر صلوات را فراموش مکن

***

بشنو سخنی اگر که خواهی حسنات
فرمود پیمبر، آن بهار برکات
هر کس صلواتی بفرستد بر من
ده مرتبه حق بر او فرستد صلوات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.